سیگنال خرید سهام سازمان بورس اوراق بهادار

سیگنال خرید سهام سازمان بورس اوراق بهادار

سیگنال خرید،بورس، ثروت ،سهامداری،نمودار سهام،پیشگویی
سیگنال خرید سهام سازمان بورس اوراق بهادار

سیگنال خرید سهام سازمان بورس اوراق بهادار

سیگنال خرید،بورس، ثروت ،سهامداری،نمودار سهام،پیشگویی

ادامه داستان کندل ها


قبل از ادامه قصه کندل ها باید بگم بحث هایی که درباره کندل ها مطرح می شه مثل فرمول های ریاضی و هندسه نیست که لزوما حفظ کنید. هدف از این بحث اینه که بفهمیم کندل ها چه داده هایی به ما می دن و ما چطور این داده ها را پردازش کنیم. پس سعی نکنید از این مباحث عبور کنید بلکه تلاش کنید از شکل کندل ها بتونید روان بازار رو تحلیل کنید.
این کار عملی نیست مگر با تمرین و تمرین بیشتر


——
برای تحلیل کندل ها علاوه بر شکل کندل ها باید ترکیب کندل ها رو هم در نظر داشته باشیم. در واقع هم نشینی کندل ها به ما اطلاعات زیادی می دن و می تونند برنامه معاملاتی ما رو تحت تاثیر قرار بدن.


در جلسه قبلی درباره بادی و شادو در کندل ها و معانی اینها بحث کردیم. در تصویر زیر می تونیم این کندل ها رو ببینیم. چیزی که از جلسه قبلی درباره کندل ها در صعود باقی مونده ترکیب کندل هاست که در همین چارت یک نمونه خوب داریم.





اگر به انتهای روند صعودی توجه کنیم یک کندل خوب می بینیم که بعد از یک کندل هامر شکل گرفته. بعد از این کندل دو کندل داریم که شادوری زیرین دارند. گفتیم وقتی کندل های صعودی شادوی زیرین دارند ولی قیمت بالاتر از اپن و یا برابر با اپن بسته می شه نگرانی نداره. اما اینجا وقتی دو سه بار پشت سر هم این اتفاق می افته و چنین ترکیبی بوجود میاد باید منتظر باشیم قدرت خریدارن کاهش پیدا کنه. در واقع این ترکیب نشون می ده که خوش بینی ها نسبت به آینده روند اندک اندک در حال کاهشه و افراد بیشتری مایل به فروش هستند.


بنابراین ترکیب کندل ها کنار یکدیگر اطلاعات خیلی خوبی به ما می ده و نباید بسادگی از این ترکیب ها عبور کرد.
درباره ترکیب کندل ها هم انواع عناوین وجود داره که می تونید با جستجو بر روی اینترنت این عناوین رو پیدا کنید. ولی مهمتر از نام و اسامی اینه که بتونید کندل ها رو بدون هیچ اندیکاتور یا ابزاری همانطور که در بازار هستند درک کنید.
هدف اصلی اینه که درک کنیم قدرت خریدار و فروشنده در کندل ها چطور بازتاب پیدا می کنه و شکل کندل به ما چه می گوید.


کندل ها در نزول
در نزول ها شادو یا سایه کندل ها در بالای بدنه کندل اهمیت زیادی داره. همیشه نزول ها سرعت بیشتری دارند. ما در صعودها دنبال سود هستیم. سود چیزی علاوه بر سرمایه ماست. مثلا اگر سهمی در حال حرکت است ما از خرید جا بمونیم عملا سرمایه ما کاهش پیدا نکرده بلکه فقط سودی که می توانستیم بدست بیاریم رو از دست دادیم. اما در نزول ها ما در حال ار دست دادن دارایی هستیم. دارایی در بازار به معنای آخرین وضعیت سرمایه ما بعلاوه سود (زیان) است. مثلا سرمایه ما ۱۰۰ واحد است و ۲۰ واحد هم سود کردیم. سرمایه ما ۱۰۰ ولی دارایی ما ۱۲۰ واحد خواهد بود. از دست دادن دارایی (چه اصل سرمایه و چه فرع یا سود سرمایه) موجب تشویش می شه و به همین دلیل رفتار هیجانی در بازار نزولی بیشتر می شه و نزول ها سرعت بیشتری پیدا می کنند.


روانشناسی بازار در روندهای نزولی دشوارتره. به دلیل اینکه رفتارها بازه نوسانی وسیع تری دارند و شما انتظار رفتار صرف عقلانی ندارید. بسیاری از معامله گران حرفه ای هم بر روی همین بازه نوسانی رفتارها متمرکز می شوند و از همین طریق سود می کنند.
یک مثال
از سهمی انتظار رشد از ۶۰۰ به ۸۰۰ داشتیم. این سهم تا ۷۰۰ رفته و شروع به افت می کنه. در ۵۵۰ متوقف می شه و رو به بالا حرکت می کنه. معامله گر غیر هیجانی انتظار داره این یک اصلاح موقت رو به بالا باشه و بعد از کمی صعود دوباره نزول کنه و از کف قبلی پایین تر بره. این معامله گر اگر قبل از نزولی شدن این سهم سهامدار بوده و نتونسته در قله خارج بشه بدون هیجان شروع می کنه کمی بالاتر و بطور غیر هیجانی خروج کنه. اما معامله گر متوهم یا رویاپرداز همچنان به همان تارگت ۸۰۰ تومنی اعتقاد داره و اینجا شروع به خرید می کنه و یا اگر سهامدار بوده دوباره رویاپردازی می کنه (به تحلیل گرانی که هشدار می دن هم بد و بیراه می گه!). طبیعیه که بعد از چند روز دوباره نزول داریم و ادامه ماجرا. مخلص کلام اینکه در نزول ها روانشناسی بازار بسیار دشواره و هممون شاهد بودیم که در افت دی ماه ۹۲ تا امروز خیلی از کف هایی که انتظار داشتیم از دست رفت.


شادو یا سایه در کندل ها در روند نزولی بسیار مهم هستند و باید توجه ویژه ای به اینها داشت.
شادوی زیرین نشانه کاهش قدرت فروش در کندله. وقتی قیمت در ۱۰۰ باز شده و تا ۹۰ افت کرده ولی در نهایت در ۹۴ بسته شده یعنی اینکه در محدوده بین ۹۰ تا ۹۴ خریدارانی هستند که این سهم رو برای خرید مناسب می دونند و یا فروشندگان هنوز برای فروش این سهم در این محدوده متقاعد نشده اند. هر چه شادوی زیرین بزرگتر از بدنه کندل باشه نشاندهنده قدرت بیشتر خریداران و ضعف فروشنده ها است و برعکس هرچه بدنه کندل سیاه بزرگتر باشه یعنی فروشنده قوی تر است.
اما در روندهای نزولی مانند روندهای صعودی تنها با یک کندل نمی شه مزاج بازار رو بدست آورد. یعنی به صرف یک کندل با شادوی زیر بلند نمی تونیم ادعا کنیم که فروشنده در این سهم به پایان رسیده. برای اینکه به چنین ادعایی برسیم ابتدا باید ترکیب کندل ها رو در نظر داشته باشیم. اگر در روزهای قبلی هم شادوی زیرین داشتیم احتمال اینکه فروشنده ها رو به پایان باشند هست. بعلاوه به اندیکاتورها نگاه می کنیم. اگر آنها در منطقه اشباع فروش بودند و مخصوصا اگر واگرایی مثبت داشتیم احتمال تایید ادعای ما بیشتر می شه. در این حالت باید منتظر کندل روز بعد باشیم (که در بحث تغییر روند مفصل توضیح خواهم داد).


در نزول ها شادوی بالایی کندل ها هم بسیار بسیار مهم هستند. سایه بالای کندل به این معناست که قیمت در ۱۰۰ باز شده تا ۱۰۵ رفته ولی در ۱۰۰ یا کمتر بسته شده است. به این نکته خیلی اهمیت بدید: اگر کندل ما با فاصله (گپ) از کندل قبلی باز شدن و شادوی بالایی ما از پایین ترین قیمت کندل قبل بالا رفت اولین سیگنال برای توقف نزول صادر می شه (خفیف). اگر سایه کندل ما از قیمت آخر کندل قبلی بالاتر رفت سیگنال کمی جدی تر می شه. اگر سایه کندل ما تا این نقاط رفت و خود این کندل هم بدنه سفید داشت این سیگنال خیلی جدی می شه. چیزی که در بازار بورس شخصا بسیار دیدم وجود این نوع کندل هاست که بعد از آن یا روند حداقل برای مدت کوتاهی متوقف شده و یک سوینگ ایجاد کرده (یعنی دو سه کندل در جا زدند و یا بطرف بالا حرکت کردند) و یا حتی روند تغییر کرده. من نام این کندل رو کندل بزفروشان گذاشتم. یعنی فروشنده می بینه که در قیمت های بالاتر و حتی قیمت های بالاتر از دیروز خریدار وجود داره ولی همچنان ترس روند نزولی در او باقیست و بطور هیجانی می فروشه.
وقتی چنین کندل هایی می بینید معاملات روزهای بعد رو دقیق تر پیگری کنید چراکه امکان توقف موقت یا دائم روند نزولی وجود داره.

درباره کندل هایی که بدنه بزرگی دارند البته طبیعیه که نشانه ادامه نزوله و حاکی از قدرت بیشتر فروشنده است.
در روندهای نزولی وجود یک کندل سفید نباید فریبنده باشه. توجه داشته باشید که روان افراد در روندهای نزولی بسیار برانگیخته و کاملا متغیره. در نزول ها با یک جو مثبت کوچک خیلی از معامله گران تغییر جهت می دن (و این یکی از دلایل اصلی ضرر پشت ضرره).

درباره کندل های پوشا گفتیم. کندل های پوشا چه در سقف (سیاه بعد از سفید) و چه در کف (سفید بعد از سیاه) اهمیت زیادی دارند. در روندهای نزولی انتظار شکل گیری کندل های پوشا زیاده.

همینطور درباره کندل هامر یا چکش در سقف روندهای صعودی و در کف روندهای نزولی باید توجه ویژه داشت. در کف نزول ها باید به هامر سفید اهمیت داد و هامر سیاه خیلی از اوقات گمراه کننده است. هامر سفید یعنی قیمت در ۱۰۰ باز شده تا ۹۰ رفته ولی در نهایت در ۱۰۵ بسته شده است.
یک نوع کندل دیگر هم هست که بنام سنجاقک شناخته می شه در واقع مانند هامر است با این تفاوت که قیمت در ۱۰۰ باز می شه و تا ۹۰ افت می کنه ولی در نهایت در همان ۱۰۰ بسته می شه. اگر بحث کندل ها رو خوب خونده باشید در واقع هیچ کدام از این اسامی چیز مهمی نیستند و شما به خوبی می تونید کندل ها رو آنالیز کنید.
مثلا وقتی در روند نزولی کندل ما در قیمت خاصی باز می شه و بعد به زیر این قیمت می ره. هر چه فاصله قیت بسته شدن کندل ما از کمترین قیمت بالاتر باشه به همان نسبت قدرت فروشنده و خریدار رو نشون می ده. کاملا مشخصه که وقتی از قیمت زیرین فاصله می گیره و حتی از اولین قیمت بالاتر می ره این یعنی قدرت خریدار بیشتر بوده. بنابراین بجای اسم کندل ها باید شکل کندل ها رو در قالب قدرت خریدار و فروشنده تحلیل کرد.




قیمت پایانی و حجم مبنا و محدوده نوسان قیمت
در بازار بورس ایران سهام هر روز می تونند در یک بازه مشخص (دامنه نوسان) معامله شوند. اینجا بحث قیمت پایانی و حجم مبنا رو داریم. گفتیم کندل ها ۴ بعد شخصیتی دارند. ولی در بورس ایران یک بعد دیگر هم اضافه شده که با نام قیمت پایانی شناخته می شه. هر کندل داری قیمت آخر و قیمت پایانی است که این دو با هم متفاوت هستند. قیمت آخر در واقع قیمتی است که آخرین معامله بر مبنای اون صورت گرفته. ولی قیمت پایانی محصول محاسبه حجم معاملات در قیمت های مختلف و بر مبنای حجم مبناست (پیچیده شد!).
قیمت پایانی به ما کمک می کنه تا بازی هایی که ممکنه روی سهم انجام می شه و اصطلاحا کندل سازی می شه را کشف کنیم. فرض کنید یک سهمی صبح در قیمت ۱۰۰ باز شده و عمدتا تا ۹۵ معامله شده. یعنی حجم بیشتری در این بخش معامله شده. در دقایق آخر ممکنه یک نفر ۱۰۰۰ برگ سهم روی ۱۰۵ خرید داشته باشه. شکل این کندل مثل یک هامر صعودی خواهد بود. اما قیمت پایانی چون بر مبنای حجم معاملات تعیین می شه می تونه به ما نشون بده که این هامر رو جدی بگیریم یا نه. پس همیشه قیمت پایانی رو هم وارد تحلیل کنید.
در ادامه همین بحث یادآوری می کنم حتما حجم در معاملات رو زیر نظر داشته باشید. وقتی به بازار نگاه می کنید فقط به شکل کندل و قیمت های معاملاتی نگاه نکنید. این حجم معاملاته که به کندل ها شخصیت می ده. ببینید در درجات قیمتی مختلف چه حجمی برای خرید یا فروش داریم. مثلا سهمی ممکن است در منفی ۳ خریدار خوبی داشته باشه ولی وقتی به مثبت ۱ می رسه خریدار داشته باشه ولی حجم خیلی کمی خریده بشه. اینکه در چه درصدهایی چه مقدار حجم وارد می شه نکته مهم کندل ها است. قاعدتا اگر تقاضا برای خرید زیاد باشه باید حجم درخواستی در درصدهای مثبت زیاد باشه. مثلا اگر در مثبت ۳ اردر ۵۰ هزارتایی هست به راحتی خریده بشه. و برعکس.


جمعبندی:
مقصود از همه توضیحات گذرای فوق این بود که کندل ها رو می تونید به عنوان خلاصه رفتاری معامله گران در نظر بگیرید. مهم نیست نام کندل ها چه باشد مهم اینه که ما بتونیم با نگاه به کندل ها قدرت خریدار و فروشنده را تحلیل کنیم. فراموش نکنید همه اندیکاتورها در واقع از همین داده های کندل ها استفاده می کنند و با یکسری محاسبات ساده سعی می کنند ابن قدرت رو توضیح بدهند. اما اگر خودمان قادر به تحلیل کندل ها باشیم و بتونیم با نگاه به کندل ها جریان معاملاتی رو تحلیل کنیم در عمل یک گام از اندیکاتورها جلوتر هستیم و تحلیل ما احتمال صحت بیشتری خواهد داشت.
مخصوصا اگر این نگاه را به تایم بالاتر (مثلا هفتگی) تعمیم بدیم نگاه بهتری به بازار بوجود خواهد آمد.
اگر این مباحث رو بخوبی خونده باشید و با تمرین توانسته باشید فهم کنید با نگاه به چارت و کسب مهارت در شیوه خواندن چارت روش های منحصر بفردی برای تحلیل چارت پیدا خواهید کرد که شما رو از هر معامله گر و تحلیل گر دیگری متمایز می کنه. علاوه بر آن بکارگیری سایر تکنیک های تحلیلی رو برای شما معنادار و هدفمند می کنه. مثلا اگر با فهم کندل ها به سراغ واگرایی برید و یا به موضوع حد ضرر بپردازید زاویه نگاه شما کاملا متفاوت خواهد بود.


جلسه بعد درباره حجم بحث خواهیم کرد.