سیگنال خرید سهام سازمان بورس اوراق بهادار

سیگنال خرید سهام سازمان بورس اوراق بهادار

سیگنال خرید،بورس، ثروت ،سهامداری،نمودار سهام،پیشگویی
سیگنال خرید سهام سازمان بورس اوراق بهادار

سیگنال خرید سهام سازمان بورس اوراق بهادار

سیگنال خرید،بورس، ثروت ،سهامداری،نمودار سهام،پیشگویی

زمانه ی مهم چارت (۲)

در بحث قبلی درباره شکست و معیارهایی برای تایید آن بحث کردیم. در انتهای مطلب قبلی تاکید داشتم که تحلیل ما از شکست (و شبه شکست و پولبک) یک امر ذهنی است و به عبارت دیگر یک برداشت از واقعیت است. بعلاوه اشاره کردم که برداشت های ما در معرض انواع سوگیری هاست و این می تونه مانع درک درست واقعیت بازار باشه. به همین دلیل هر تحلیل و مخصوصا تریدی نیازمند آمادگی ذهنی و روانی خاصی است که زمینه درک درست بازار را بوجود می آورد. در این بحث خواهیم دید که این مساله چقدر به برداشت ما و آمادگی ذهنی ما مرتبطه.

ادامه شکست
معیارهای عمومی شکست را گفتیم. برای تایید دریافت خودمان از شکست می توانیم از اندیکاتورها و سایر ابزارهای تحلیلی استفاده کنیم.
وقتی بدنبال بررسی شکست هستیم ابتدا باید مشخص کنیم مقاومت یا حمایت ما از چه جنسی است؟ برای مثال اگر سقف ها و کف ها (پیوت ها) را مبنای حمایت - مقاومت قرار می دیم باید ببینیم این سقف ها و کف ها از چه جنسی هستند. آیا پیوت ماژور هستند یا مینور؟ اگر برای مثال ح - م را از ایچیموکو می گیریم این ح - م چقدر اهمیت دارد؟ اگر با فیبو کار می کنیم کدام ریت اهمیت بیشتری دارد؟ و ...
قصد تفصیل ندارم و فقط به پیوت ها اشاره می کنم. پیوت ها که همان سقف ها و کف ها یا قله ها و حفره ها هستند به دو دسته تقسیم می شوند. پیوت ماژور یعنی پیوت های اصلی و پیوت مینور یا پیوت های فرعی و جزیی. من فقط به چند مورد از پیوت اصلی و فرعی اشاره می کنم (بحث پیوت ها مفصله و معیارهای خودش را داره). قله های و حفره های تاریخی از پیوت های اصلی هستند. یعنی جاهایی که قیمت فراتر از آن نرفته. مثلا در چارت من بالاترین قیمتی که مپنا بعد از حصور در بورس دیده ۱۳۵۰ تومان و پایین ترین قیمت ۵۴ تومانه. بعد از این قله ها و حفره های تاریخی آنهایی که برای مدت طولانی به عنوان حمایت و مقاومت بوده اند اهمیت دارند. مثلا در چارت خودرو دیدیم که ۲۵۱ تومان قله سه سال اخیر بوده. بعد از این دسته آنهایی که طی اصلاح عمیق (رو به بالا یا پایین) بوجود آمده اند مهم اند. مثلا در همان چارت خودرو می بینیم که سهم بعد از رسیدن به قله ۲۵۱ (سه سال قبل) تا حوالی ۶۷ تومان اصلاح کرده که اصلاح عمیقی بوده. اینها را به عنوان قله ها و کف های مهم در نظر می گیریم. شکست این نوع پیوت ها همواره کار دشواریست و به همین دلیل در برخورد اول انتظار داریم حمایت یا مقاومت مانع از حرکت قیمت شود. پس در این نوع ح - م وسواس ما برای بررسی شکست باید بیشتر بوده و تامل بیشتری داشته باشیم.
موجشماری الیوتی ابزار خوبی برای ارزیابی شکست است. مثلا وقتی در موج اصلاحی هستیم حرکت معکوس را به خوبی می توانیم تشخیص دهیم که در این حالت انتظار شکست نخواهیم داشت. یا برای مثال در موج سوم که معمولا قوی ترین موج است عموما انتظار شکست اسان مقاومت - حمایت ها را داریم.
الگوهای هارمونیک برای تایید یا عدم تایید شکست می تواند بکار آید.
همچنین در بحث اندیکاتورها عموما رالی که برای شکست یک حمایت یا مقاومت حرکت می کند وقتی به ح - م می رسد نباید پتانسیل واگرایی شدید در منظقه اشباع خرید یا فروش داشته باشد. در این قبیل مواقع انتظار داریم مقاومت یا حمایت مورد نظر با اولین برخورد عمل کرده و مانع از رشد قیمت شود. گاهی شکست هایی هم رخ می دهد ولی باید کاملا مراقب بود چرا که این شکست ها شکست های بی رمق هستند و اندکی بعد تغییر مسیر می دهند. به این تصاویر نگاه کنید




درباره اندیکاتورها بحث های زیادی هست. خلاصه همه آنها این است که در شکست های صعودی اندیکاتورها باید گارد صعودی داشته باشند و در شکست حمایت ها آنها باید جهت منفی را نشان بدهند.

فیک بریک اوت یا شبه شکست
خیلی از اوقات شکست هایی رخ می دهد که موجب زیان است. این نوع شکست ها نوعی فریب تحلیلی است که طی آن یک شکست ناقص یا چیزی شبیه شکست را بریک اوت تلقی می کنیم. این شبه شکست ها در صعودها به بول ترپ منتهی می شوند (یعنی دام برای خریدار) و در نزول ها به بی یر ترپ (یعنی دام برای فروشندگان). به بیان ساده ما خیال می کنیم نقطه مورد نظر ما شکسته است و به همین دلیل وارد معامله می شویم (یا فروش می زنیم) ولی اندکی بعد روندی متفاوت شکل می گیرد و می بینیم دریافت ما از چارت غلط بوده است.
بر روی چارت چیزی بنام فیک بریک اوت قابل شناسایی نیست. فیک ها عموما در ذهن ما شکل می گیرند. بر روی چارت چیزی که می بینم برخورد قیمت با حمایت و مقاومت و برگشت آن است. یعنی یک اتفاق طبیعی که طی آن حمایت و مقاومت عمل کرده است. اما ذهن ما چون گرفتار ترس و طمع است ممکن است یک برخورد ساده یا حتی نفوذ در حمایت را شکست حمایت و زیان تلقی کند و ما را مجبور به فروش کند و یا در مقاومت ها با اندکی نفوذ در مقاومت به طمع سود بیشتر وادار به خرید کند.
گاهی فیک ها کمی پیچیده اند و ذهن ما تقصیر کمتری دارد. یعنی قیمت از منطقه مورد نظر عبور می کند ولی شکست حاصل نمی شود.
برای آنکه گرفتار نوع اول نباشید همیشه انتظار داشته باشید حمایت یا مقاومت عمل کند مگر خلاف آن ثابت شود. این باعث می شود نگاه شکاکانه تری داشته باشید و ریسک شما کاهش پیدا کند (و سود هم). در نوع دوم یعنی جایی که قیمت از ح - م عبور می کند همواره حداقل یکی از شرایط نرمال شکست وجود ندارد.
عموما حجم معاملات می تواند ما را راهنمایی کند. حجم معاملات پیش از رسیدن کندل ها به مقاومت - حمایت افزایش پیدا می کند و در ادامه شاهد افزایش قیمت به همراه افزایش حجم هستیم (در حمایت شاهد کاهش قیمت و کاهش حجم هستیم). توجه داشته باشید که شکست یک محدوده به معنای تغییر قدرت جبهه خریدار و فروشنده است. مثلا وقتی مقاومتی شکسته می شود این به معنای آن است که بالای مقاومت خریدار باید قدرت برتر داشته باشد بطوری که قیمت را بالای مقاومت تثبیت کند. تثبیت قیمت بالای مقاومت به معنای آن است که میل فروش رو به کاهش است. اما اگر علیرغم تثبیت قیمت شاهد رشد فزاینده میل فروش بودیم این شکست را باید جدی نگرفت. در تصاویر زیر به حجم توجه کنید.


به عنوان یک نکته مهم همواره در شکست هایی که بعد از یک یا دو تلاش ناموفق که طی دوره زمانی نسبتا کوتاهی رخ می دهد (مثل تصویر بالا) احتمال آنکه شکست نادرست یا شبه شکست باشد را بالا بدانید و به این نوع شکست ها با تردید بیشتری نگاه کنید. این نوع شکست ها گاهی حتی تایید هم می شوند ولی مسیر کوتاهی طی می کنند.
مثال بالا از جهات چندی بسیار جالب توجه و مهم است. کندل ها از مقاومت عبور کردند و بعد از شش کندل رو به بالا قیمت تغییر کرده و ریزش شدید داشته. در این مواقع که حداقل هایی از معیارهای شکست وجود دارد و قیمت مدتی بعد از شکست بطرف مقاومت می آید. در نقطه مقاومتی که اکنون احتمالا به حمایت تبدیل شده است چگونه میان فیک بریک اوت و پولبک تمایز قائل شویم؟ در ادامه بحث پولبک را داریم که می تواند برای فهم بهتره شبه شکست بکار آید.

پولبک
قیمت همواره بعد از عبور از حمایت یا مقاومت به سمت همان نقطه کشیده می شود. معنای رفتاری این عبارت آن است که وقتی یک سطح می شکند موج جدید فروشندگان در مقاومت ها و خریداران در حمایت ها فشار می آورند تا قیمت به عقب برگردد.
چرا؟
قبلا آموختیم که در نقاط حمایتی و مقاومتی تقاضا و یا عرضه افزایش پیدا می کند. برای مثال سطح ۲۳۰ تومان حمایت ماست. کندل ها به ۲۲۵ نزول می کنند. خریدارانی هستند که گمان می کنند سهم بر روی حمایت است و باید خرید. آنها وارد عرصه می شوند و فروشندگان را به عقب می زنند. چنانچه قدرت خریداران بیش از فروشندگان باشد حمایت مذکور همچنان معتبر باقی می ماند و شکست اخیر را شبه شکست در نظر می گیریم. اما اگر اندکی بعد مجددا فروشندگان رو به عرضه های وسیع بیاورند و خریداران توان مقاومت در برابر آن نداشته باشند قیمت رو به کاهش می گذارد و پولبک تکمیل می شود.
در نمودار روزانه ایرانخودرو در جلسه قبل به خوبی پولبک های زیادی می بینیم. نقاط ۴ - ۶ - ۱۱ را ببنید.
پولبک ها معمولا طی دوره کوتاهی بعد از شکست رخ می دهد. نباید هر برگشتی را پولبک بدانیم. مثلا یک ماه بعد از شکست اگر قیمت بازگشت این عقب گرد را نمی توان پولبک دانست. ماجرای پولبک کاملا یک اتفاق مربوط به عبور از حمایت یا مقاومت است. یعنی در همان جو و در همان گیر و دار باید رخ بدهد. بنابراین باز هم تاکید می کنم هر بازگشتی را نباید پولبک دانست. معمولا طی سه کندل بعدی احتمال پولبک وجود دارد. پولبک در بازارهای بی دامنه محدود (مثل بازار ارزها) معمولا بعد از کندل های بزرگ رخ می دهد.
برای شناخت پولبک باید توجه داشت:
- شتاب پولبک یعنی عقب گرد قیمت نباید زیاد باشد. هرگاه سرعت بالا بود باید در اعتبار شکست مذکور تردید داشت و احتمال شبه شکست را داد.
- حجم در پولبک ها نباید بالا باشد. بالا بودن حجم در پولبک ها نشانه شبه شکست است.
- دوره زمانی پولبک گاهی طولانی است. در این حالت قیمت بعد از شکست و بعد از چند کندل که ادامه مسیر شکست را می دهد دوباره به سطح ح - م بر می گردد و در همان نواحی نوسان محدود می کند. تا زمانی که قیمت بالای مقاومت - زیر حمایت قرار دارد پولبک را می توان فرایند تثبیت قیمت در ورای حمایت - مقاومت دانست.
- گاهی پولبک های متعدد داریم. مخصوصا وقتی قیمت فاصله بیشتری از حمایت - مقاومت گرفته باشد این اتفاق ممکن است رخ دهد. یعنی قیمت بعد از شکست از نقطه مورد نظر فاصله می گیرد ولی در ادامه پولبک داریم و دوباره بعد از پولبک بطرف جدیدی که ساخته می رود اما توان عبور ندارد و دوباره افت می کند و با برخورد به نقطه شکسته شده دوباره رشد می کند. گرچه این نشانه اعتبار کامل نقطه حمایتی (که پیش از این مقاومت بود و برعکس) است اما این نوع پولبک های متعدد نشانه خستگی روند بوده و انتظار داریم بزودی روند متوقف شود. پس یکی از نشانه های انتهای روندها همین نکته است.
- پولبک می تواند تا زیر مقاومت/بالای حمایت شکسته شده عقب کشیده شود ولی هرگاه در این مناطق باقی ماند ولو برای یک کندل باید نگران شکست بود. عموما اگر شکست واقعا رخ داده باشد کندل ها قبل از رسیدن به نقطه شکسته شده و یا صرفا با نفوذ شادو برمی گردند.
کجا احتمال پولبک و شبه شکست بیشتر است؟
در حمایت - مقاومت های مهم حتما انتظار پولبک داریم. حتی گاهی می توان ادعا کرد اگر حمایت و مقاومت مهمی شکست و پولبک نداشتیم و وضعیت بنیادین استثنایی بوجود نیامده (جنگ - زلزله و …) باید به این نوع شکست ها شک کرد. در این مواقع اگر وارد معامله می شوید باید خیلی زود خارج شوید.
در جایی که حمایت و مقاومت های متعدد با فاصله کمی وجود دارد انتظار پولبک داریم. در واقع به همین دلیل است که موج های B همواره پر نوسان و حاصل خون و خون ریزی هستند. در این مواقع پولبک ها در واقع محصول برخورد قیمت با حمایت - مقاومت بعدی و یا تحت تاثیر آنها هستند.
نکته ای درباره شکست روندها باقی بود که قرار بود در این بخش اشاره کنم. در خط روندها اغلب اوقات (اگر نگویم همیشه) پولبک داریم.
نکته نهایی: پولبک ها هیجان بازار را تنظیم می کنند و اگر هوشیار باشیم قدرت روند را نشان می دهند و می توانیم انتظارات بعدی از مسیر روند را تخمین بزنیم.
به زبان اندیکاتوری: پولبک ها اندیکاتورها را از منظقه اشباع فروش خارج می کنند و یا درجه اشباع را کم می کنند. با این توضیح وقتی واگرایی اندیکاتورها را بررسی می کنید مراقب باشید آنچه را که واگرایی خوب است را بجای واگرایی بد در نظر نگیرید (در واگرایی های سقف یا منفی) و آنچه را که بد است را خوب تلقی نکنید (در واگرایی ها کف یا مثبت).

شکست خط روند (تکمیلی)

شکست خط روند همان قواعد عمومی شکست را دارد و فقط برخی ملاحظات خاص به آن افزوده می شود. در مقاومت - حمایت های مورب باید کمی بیشتر دقت کرد. در کف ها و سقف ها که ح - م بصورت یک قیمت مشخص دیده می شود شناخت ح - م کاری ساده است چرا که ما در تعیین آن نقشی نداریم. ولی در مورب ها (خط روند) اغلب اوقات نگاه ما تعیین کننده است. نحوه کشیدن خط روند بسیار مهم است. انتخاب هر قله یا کفی برای وصل کردن یک خط روند نیازمند معیارهای منطقی است مثلا وقتی یک پیوت ماژور داریم (مثل یک سقف تاریخی). وقتی از این قله یک خط به یک قله کوچک اصلاحی می کشیم باید مراقب باشیم که این خط می تواند به راحتی شکسته شود و هیچ اتفاقی هم رخ ندهد. برای مثال به چارت شاخص کل نگاه کنید. از قله تاریخی می توانستیم به هر قله ای خط بکشیم و در ادامه دیدیم که شکست ها هیچ معنایی نداشته و اساسا خط روند معتبری نداشتیم.


در شکست خط روند صرف عبور کندل ها از خط دارای اهمیت نیست و حتما باید به پیوت های مهمی که در نزدیکی وجود دارد توجه کنیم. برای مثال در چارت گروه دارو می بینیم که خط روند شکسته شده است ولی روند هنوز صعودی نشده. اولین پیوت مهم اخیر این چارت ۴۵۳۹ بود که قیمت توانسته بطور پر قدرت عبور کند. اما پیش از رسیدن به پیوت نسبتا مهم ۴۷۵۰ که اتفاقا با خط روند قرمز رنگ تلاقی داشته متوقف شده است. نکته مهم اینجاست: در ادامه کندل ها موفق شده اند بالای خط روند بمانند ولی نباید چنین وضعیتی را شکست بدانیم را که هنوز پیوت ۴۷۵۰ شکسته نشده است. می بینیم که در ادامه یکبار دیگر تا حوالی ۴۵۳۹ افت داشته و قبل از رسیدن به آن با یک کندل خوب بطرف بالا برگشته است.

در خط روندها تا زمانی که قاعده صعودی - نزولی بودن بوجود نیامده باشد نمی توان از شکست خط روند سخن گفت. قاعده کلی روند صعودی عبارتست از کف بالاتر از کف قبلی (و سقف بالاتر از سقف قبلی) و روند نزولی سقف کوتاه تر از سقف قبلی (و کف پایین تر از کف قبلی). اگر در چارت بالا کندل ها می توانستند از ۴۷۵۰ عبور کنند در این موج نزولی قاعده سقف پایین تر از سقف قبلی نقض می شد. پس در روندها حتما باید به تغییر قاعده توجه کنیم. البته گاهی بعد از شکست خط روند شاهد رشد یا افت قیمت خوبی هستیم ولی توجه کنید که شکست باید معنای تغییر اساسی قدرت خریداران و فروشندگان را داشته باشد. چنان شکست هایی رخ می دهد ولی تغییری در روند بوجود نمی آید (الا برای نوسان گیران). برای مثال در این چارت می بینیم که خط روند نزولی شکسته شده است و قیمت بعد از شکست حدود ۱۵ درصد هم رشد داشته ولی روند صعودی نشده است.


(همچنین از این چارت استفاده می کنم برای مثالی که درباره پولبک داشتیم. ممکن است این کاهش قیمت بعد از عبور کندل ها از خط روند پولبک در نظر گرفته شود که کاملا نادرست است).

معامله در شکست ها
خلاصه: شکست ها را پیدا کنید منتظر باشید پولبک آغاز شود. اگر فاصله قیمت با مقاومت شکسته شده زیاد است صبر کنید کمی افت کند و اگر نزدیک است آهسته شروع به خرید کنید و سقف قبلی را حد ضرر بگذارید. اگر شکست تایید شد با معامله بمانید (پله بعدی را بخرید) اگر شبه شکست داشتیم با کمترین ضرر خارج شوید.
در زمانی که سهامی دارید که حمایت از دست می رود منتظر پولبک ها باشید و قبل از رسیدن قیمت به حمایت بدون هیجان و نرم نرمک از بازار خارج شوید.

توصیه نهایی:
هیچ بحث تکنیکی از طریق محفوظات بدرد شما نخواهد خورد. سعی کنید بحث شکست را در چارت ها بکار ببرید و تمرین کنید. برای این کار کمی وقت بگذارید و بر روی چارت انس (XAUUSD) یا یورو به دلار (EURUSD) و در تایم ۱۵ دقیقه یا نیم ساعته بررسی کنید و بطور زنده وقتی کندل ها به ح - م می رسند آموخته های خودتان را بکار ببرید و سعی کنید وارد چالش تحلیل شوید. اگر معتقدید شکست رخ داده دلایلتان را روی کاغذ بنویسید و بعد در ادامه چارت را دوباره بررسی کنید ببینید آیا تحلیل درستی داشتید یا خیر.

(آنچه در این بحث گفتیم عمدتا معطوف به بورس ایران بود و در بازارهای پر عمق و بدون محدودیت دامنه نوسان ملاحظات می تواند کمی متفاوت باشد)